محل تبلیغات شما
من ۳ تا برادر داشتم محمد برادر وسطی ام بود خیلی دوستش داشتم چونکه رابطه اش با بچه ها عالی بود وقتی مادرم مهمون داشت محمد اینقدر به بچه ها علاقه داشت که مسئولیت نگهداری از بچه ها را به محمد می داد او با قصه ای تاریخی که برای بچه های فامیل تعریف میکرد آنها را مجذوب خودش کرده بود طوریکه بچه های فامیل همیشه دوست داشتند که محمد براشون قصه بگه از آنجاییکه محمد پسر مذهبی و مومنی بود بعد از اینکه با داستانهای جذاب و زیبا بچه های فامیل را مجذوب و شیفته خود می کرد

دست نوشته فوق در راستای یادواره شهدای فرهنگی نوشته شده

سخنانی چند از پیشوایان دینی ما درباره شهدا

خصوصیات اخلاقی شهید موسوی از زبان دوستان ایشان

بچه ,محمد ,فامیل ,ها ,های ,داشتم ,های فامیل ,بچه ها ,بچه های ,را مجذوب ,براشون قصه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جامعه مهندسین تست نرم افزار